هویت شهروند و معماری اصیل؛ حکایت رابطهای تنگاتنگ
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۵۶۵۹
هرچه مکان، انسان محورتر و برپایه اصول انسانی و نه ماشینی طراحی شده باشد قطعا عاملی برای هویتبخشی به شهروندان خواهد بود و هرچه اصالت شهر به واسطه معماری بناها افزایش یابد ارتباط کل افراد جامعه و کودکان با محیط بیرون از خانه افزایش مییابد.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس عبدلی؛ فرهنگ و هویت یک منطقه بر معماری آن منطقه تاثیر بسزایی دارد و برای هر منطقه با توجه به فرهنگ و نیازهای کاربران، معماری خاصی شکل میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معماری امروز تهران بستری را فراهم کرده که نه تنها هویت زداست، بلکه هویتهای جدیدی را نیز پدید میآورد که هیچ نقطه اتصالی با فرهنگ و تاریخ اسلامی-ایرانی ندارد. آنچه در بستر معماری تهران بیشتر آشکار است، نوعی آشفتگی است که انواعی از سبکهای اسلامی، رومی، رنسانسی، مدرنیسم، پست مدرنیسم و غیره را در بر دارد. در چنین شرایطی، هم هویت زدایی از فرهنگ و معماری اسلامی-ایرانی اتفاق میافتد و هم فرهنگ جدیدی نه فقط در عرصه معماری، بلکه در سایر عرصههای اجتماعی و فرهنگی بر جامعه حاکم خواهد شد که نتیجه این هویت زدایی است.
این در حالی است که سبک سنتی معماری تهران، انسانمحورتر و فرهنگمحورتر بود. برای مثال خانههای قدیمی با حوضچهها و حیاتهای بزرگ که ارتفاع آن در بیشترین حالت از دو طبقه تجاوز نمیکرد محل بازی کودکان بود. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است نشان میدهد محلههای قدیمی، کودک مدارتر بودند و همین مسئله در شکل گیری هویت محلهای ساکنان تاثیر بهسزایی داشت. پس مطالعات صورت گرفته نشانگر آن است که هویت داشتن آثار معماری گذشته حاصل بازتاب ارزشهای انسانی در ساحت معماری است اما نباید ساخت دوباره بناهایی به شکل آثار معماری سنتی را با ساخت معماری با هویت یکی دانست، چرا که معماری سنتی مطابق با نیازهای دوران سنتی بوده است و ساخت دوباره آنها در زمان حال، با مقتضیات دوران معاصرهماهنگ نخواهد بود. برای احیای هویت در دوران معاصر باید نیازهای مادی و معنوی مخاطب را بازشناسی کرد. محیط را با تمام ویژگیهای اقلیمی و محیطی آن شناخت و با تکنیکها و فناوریهای موجود آشنایی پیدا کرد. مجموعه این شناخت در کنار تعهد به کارگیری اصول شناخته شده، هویت معماری پیشرفته را به منصه ظهور میرساند.
هویت محلی و هویت معماری یعنی چه؟ تاثیر و تاثرها کدام است؟
سخن از هویت محلی و هویت معماری است. در قدم اول باید روشن شود این دو مفهوم چه معنایی دارند. لطفعلی کوزه گر کالجی، دکترای برنامه ریزی شهری و استاد دانشگاه، در این باره میگوید: «هویت محلی به مجموعهای از نگرشها، باورها، تعلقات و نشانههایی اشاره دارد که به واسطه آن، اعضای یک محله یا منطقه یا شهر خود را از دیگران متمایز میدانند. در واقع آنچه موجب میشود در یک ظرف مکانی و زمانی؛ همبستگی و حتی کنش افراد با یکدیگر بیشتر شود همان هویتی است که یک منشا تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و... دارد. در همین راستا، هویت معماری نیز به آن خصوصیت متمایزکنندهای اشاره دارد که متعلق به یک سبک خاص معماری است و آن سبک معماری تمام هویت خود را از آن دریافت میکند. به عنوان مثال معماری اسلامی دارای یک هویت تاریخی و منسجم است و این هویت به دلیل سبک، روش، المان ها، نشانهها و نمادهایی است که در این نوع معماری وجود دارد و در سایر سبکها به ندرت یافت میشود یا اگر یافت شود از اصالت کافی برخوردار نیست. طبیعتا هویت معماری، تاثیر آشکاری نه فقط بر هویت فرد وجامعه بلکه بر هویت محله نیز برجای خواهد گذاشت، زیرا اساسا سبک معماری، هویت ساز است. معماری با ساختمان و بنا آغاز میشود و هرچه این بناها نشات گرفته از آداب و رسوم، پیشینه تاریخی جامعه، هنر ملی و ... باشد تاثیرات ماندگاری را بر هویت جامعه و بطور خاص هویت محلی خواهد داشت.»
چرخهی هویت زدایی از آغاز تا انجام
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان معماری، تهران هویت زداست. کوزه گرکالجی دربارهی چرخهی هویت زدایی بیان داشت: «فرایند هویت زدایی بدین صورت است که ابتدا ساختارهای اساسی همچون معماری بناهای شهری تغییر مییابد و با تغییر آن، سبک زندگی جدیدی شکل میگیرد که با معماری و هویت اصیل جامعه احساس غریبگی دارد و این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت.»
به عنوان مثال وقتی که اتوبان آهنگ ساخته شد، سه محله قدیمی تهران یعنی محله «آبشار»، «دَردار» و «آب مَنگول» به راحتی تجزیه شدند. محور ترافیکی حاضر از وسط یک بافت محلهای عبور کرده و ساختار همگون محله را در هم شکسته و محلات با انفصال و بریدگی مواجه شدند. زمانی که اینها دوپاره شدند، آسیبهای جدی به آن محله وارد آمد. برای مثال کوچۀ «معیر الممالک»، «کاتب الخاقان»، «مستجاب» و «امیر نظام» در محله «عین الدوله» که اسامی در آن دارای یک تشخص بودند، امروزه به دلیل ساخت و سازهای شتابان شهری، همگی به مجتمعهای آپارتمانی شبیه به هم تبدیل گشتهاند. همینطور احداث بزرگراه امام علی که بنا به اعتقاد کارشناسان در اجرای این پروژه فقط جنبهی کاربری شهر در نظر گرفته شد و جنبهی انسانی اش دیده نشد و همین مسئله باعث چند پاره شدن محلات و حضور گستردهی مهاجران در مسیر ۳۵۰۰ کیلومتری این بزرگراه شده است.
هرچه مکان انسان محورتر هویت بخشتر
نکتهی مهم هویت ساکنان بناها و محلات است که در تمام پروژههای شهری باید مورد توجه قرار گیرد. این استاد دانشگاه اظهار داشت: «هرچه مکان، انسان محورتر و برپایه اصول انسانی و نه ماشینی طراحی شده باشد قطعا عاملی برای هویتبخشی به شهروندان خواهد بود و هرچه اصالت شهر به واسطه معماری بناها افزایش یابد ارتباط کل افراد جامعه و کودکان با محیط بیرون از خانه افزایش مییابد. افراد تلاش دارند بخشی از زمان خود را در عرصههای عمومی سپری کند و حضور در عرصههای عمومی نیز خود هویت ساز خواهد.»
چرا هویت ساکنان محله مهم است؟
تا زمانی که هویت محلهای که هویت معماری بر آن تاثیر بهسزایی دارد، صورت نگیرد مشارکت شهروندان در امور شهری اتفاق نخواهد افتاد. هویت محلی عاملی برای افزایش حس تعلق و احساس مسئولیت به محله است و این احساس مسئوولیت با کنشگری همراه خواهد بود. در غیر این صورت با پدیدههایی مثل مهاجرت از محله، عدم تمایل به بهبود یا عدم تمایل ایده پردازی در جهت حل مشکلات محله و کاهش مسئولیت اجتماعی مواجه میشویم؛ بنابراین شهروند ما تبدیل به یک شهروند منفعل میشود. در نتیجه آسیبهای اجتماعی در آن محله افزایش مییابد، چون یک شهروند منفعل نسبت به مسائل و بزههای اجتماعی محل زندگی خود منفعل و بی توجه است.
طرح اتاف مفید، اما ابتر
معماری شهر تهران به عنوان شهری که در سند چشم انداز ۱۴۰۴ از آن به عنوان الگوی جهان اسلام یاد شده است، نیازمند توجه جدیتری است. از نظر کوزه گر کالجی برای حل این معضل، پروژههای معماری باید با یک "پیوست" همراه باشند که موضوعات هویتی در آن مطرح شود. راهکاری که این استاد ارائه داد چند سالی است با عنوان طرح اتاف در حال اجراست. طرح اتاف مربوط به ابعاد غیر فنی پروژههای شهری است. به بیانی دیگر همانطور که یک پروژه شهری باید متکی به مطالعات لازم برای توجیه مزایای فنی و اقتصادیاش باشد، ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن پروژه نیز باید مدنظر مجریان و ناظران قرار گیرد؛ به این صورت که قبل از اجرای طرح عمرانی از نظرات مردم استفاده کرده، تجربهی پروژههای مشابه را بررسی میکنند و یک بررسی میدانی انجام میدهند که با اجرای این پروژه برای فضاهای بیدفاع شهری چه اتفاقی میافتد، به لحاظ زیست محیطی اجرای این پروژه چه آلودگیهایی به همراه دارد و آیا برای اجرای این طرح اقبالی وجود دارد؟
از نظر کارشناسان این طرح کمبودهایی دارد. یکی از این کمبودها عدم نظارت بعد از اجرای پروژه است. در واقع جای بررسی میزان موفقیت پروژه و دستیابی به نتایجی که قبل از اجرای پروژه برایش فرض شده بود در مرحهی بعد از اتمام پروژهی عمرانی خالی است. با توجه به این مسئله بهتر است طرح اتاف را مورد بازبینی قرار دهیم تا با رفع نقایص آن گام مفیدتری در جهت حفظ وارتقای فرهنگ هویت محلات و جامعه توامان با پیشرفت پروژههای معماری برداریم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: معماری شهرسازی هویت معماری هویت زدایی انسان محور هویت محلی طرح اتاف ی پروژه محور تر ی هویت بنا ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۵۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
تاریخ پر است از سرگذشت ابرقدرتهایی که دیگر قدرتی برایشان باقی نمانده و سرزمینهایی که از شوکت و ثروتشان تلی از خاک به یادگار مانده است و این حکایتی است که به نظر میرسد این روزها نیز در حال تکرار شدن است.
فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است؟
پیش از جنگ سرد آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک غرب و شرق قدرت و یا همان هژمونی جهان را در دست داشتند؛ با شروع جنگ سرد، اما یکی از این قدرتها از بین رفت و جهان به عنوان جهانی تک قطبی به راه خود ادامه داد.
نشریه «فارن افرز» سال ۹۹ در زمان هیاهوی برجام نوشت تمامی عواملی که روزی باعث قدرت جهانی آمریکا شده بودند، امروز در حال دگرگونی است و به سویی میرود که به هژمونی آمریکا پایان دهد. فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است، اما با تحولات جهانی استحکام گذشته خود را از دست داده است.
سال ۲۰۲۲ هم راشا تودی گزارش داد: سال ۲۰۲۲ رو به پایان است. این سال، سالی بود که پیامدهای مهمی برای آینده ژئوپلیتیک جهانی داشت و در کتابهای تاریخ از آن یاد خواهد شد. به طور خاص، این سال نشانگر پایان سه دهه تک قطبی آمریکا بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز و سبب ایجاد جهان چند قطبی جدید متشکل از قدرتهای بزرگ رقیب متعدد شد. ۱۲ ماه گذشته اگرچه مدتها قبل در حال شکل گیری بود، اما تثبیت نهایی دوره ژئوپلیتیکی جدید را رقم زد. عملیات نظامی روسیه در اوکراین نقطه عطف تعیین کننده بود، که نمایانگر گسست نهایی از جهانی بود که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. کاتالیزور اصلی این تغییر، خود آمریکا بود، که دیگر از جهانی شدن که زمانی از آن حمایت میکرد، خوشش نمیآمد. کاهش هژمونی آمریکا از طریق احیای مجدد دولتهای رقیب که به میل آمریکا اصلاحات انجام نمیدهند (روسیه و چین) انجام شده است.
حمید صالحی کارشناس مسائل منطقه در این زمینه معتقد است: شکی نیست که قدرت و نفوذ آمریکا در طی این چند سال اخیر رو به افول است به این معنی که هیمنه و هژمونی آمریکا در دستگاهها و نهادهای بین المللی کمتر شده است. کاهش قدرت آمریکا در نهادهای بین المللی دلایل متعددی دارد که بخشی از آن قدرت گرفتن چین و همچنین روسیه است و بخش دیگر مربوط به تحولاتی است که در منطقه رخ میدهد و نیز اتفاقات درون ایالات متحده از جمله عواملی است که بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر گذاشته است. براساس قرارداد بین المللی ۱۹۲۵ ژنو که استفاده، تولید و انباشت سلاح شیمیایی ممنوع است، اما آمریکاییها در لائوس و... استفاده کردند، این مساله نشان میدهد آمریکاییها هر چه به نفعشان باشد حمایت و ضمانت کرده و آن را دنبال میکنند.
صالحی خاطرنشان کرد: آمریکاییها در دو سه موضوع دارای قدرت هستند از جمله دلار، اما در شرایط کنونی و تحولات اخیر این قدرت آنان رو به افول است. تحولات منطقهای و جهانی هم در این مساله تاثیر گذار است؛ بنابراین عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا شاهد روند کاهش قدرت آمریکا باشیم که نتایج مثبتی در به نتیجه رسیدن معاهدات بین المللی و رأی دادگاه لاهه دارد، البته یکسری تحولات بین المللی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم در این موضوع موثر هستند.
مقاومتی که باعث شکست آمریکا شد
اما یکی از عواملی که بسیاری معتقدند روند سقوط این هژمون سابق را تسریع کرده محور مقاومت است.
حسین کنعانی مقدم کارشناس سیاست خارجی در این باره گفته است: آمریکا در ماجرای طوفان الاقصی به طور تمام قد درکنار رژیم صهیونیستی قرار رفت و این جمله معروف بایدن که ما درحمایت از رژیم صهیونیستی ایستاده ایم عملا شراکت در جنایات نسل کشی، کودک کشی و اقدامات دد منشانه رژیم صهیوینستی در برابر ملت فلسطین و علیه صلح و امنیت جهانی شد. تصور آمریکا هم این بود که رژیم صهیونیستی در میدان با نبرد میتواند بر مردم فلسطین غلبه کند. همچنین با توج به اینکه خود رژیم صهیونیستی مولود نامشروع پیوند آمریکا و انگلیس بود خیلی تلاش داشتند تا این طفل نامشروع را حفظ کنند، اما در طوفان الاقصی اراده ملت فلسطین پیروز شد و عملا آمریکا نتوانست در میدان و صحنه بین المللی و حتی در موضوع رسانهای اقدامی را در جهت بقای صهیونیستها انجام دهد تا حدی که خودش هم اکنون در گیر یک جبش اجتماعی و دانشجویی است که در حال جهانی شدن است.
مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است
وی ادامه داد: باتوجه به گذشته جنبش دانشجویی در آمریکا در سال ۱۹۶۰ که در مقابله با بحث مداخلات آمریکا در ویتنام بود و باعث شد که آمریکا عقب نشینی کند و تسلیم اراده دانشجویان شود میتوان الان هم گفت که آمریکا در درون خود هم دچار شکست شده است. زیرا الان به جای اینکه یک آمریکایی بگوید که من در کنار اسرائیل ایستاده ام شاهد این است که حتی مردم و نخبگان خود را هم از دست داده است؛ بنابراین شکست خورده قطعی میدان و دیپلماسی رژیم صهیونیستی است با توجه به اینکه الان هم در صحنه بین المللی شاهد قطعنامه ۲۷۲۸ برعلیه رژیم صهیونیستی بودیم تا حدی که خود آمریکا هم رای ممتنع داد و نتوانست این قطعنامه را وتو کند. در حال حاضر هم بسیاری از کشورها در پی این هستند که روابط سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی خود را با صهیونیستها قطع کنند و در هیچ یک از حنههایی که برایشان متصور بود پیروز نشدند و محور مقاومت از همیشه پیروزتر است و در معادلات بین المللی و منطقهای هم بعد از عملیات وعده صادق حرف اول را در مناسبات میزند.
این کارشناس معتقد است: همه میدانند که مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است و الان میتوان گفت که یکی از محورهای شکل گرفته در جهان چند قطبی محور مقاومت و از جمله جمهوری اسلامی است که این محور را حمایت میکند. ایران در بریکس و شانگهای و در معاملات منطقهای در مناسبات قفقاز و سایر کشورها اثر موثری داشته است چه از نظر سیاسی چه امنیتی و چه اقتادی بنابراین قطب سوم جهان در حال شکل گیری با بازیگران مطرح است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی